«بغض مخملین»

ساخت وبلاگ

زندگی غم دارد

قلب من کم دارد

ذهن من بیمار است

حال من سنگین است.

شاید آنجا آنجا، شاید اینجا اینجا

زندگی غم دارد

من در این صورت گه پر ز تلالو ز خوشی

من در این صورت آشفته بسی غمگینم

سال من زیبا نیست

حال من خوب است اما حالم

آه نه، هرگز نه

حال من پیدا نیست.

حال من گه ز کریمانه ی آن چشم تو بس دل گیر است

من تو را شاد بخواهم اما

حال من شادان نیست.

حال من پر ز کریمانه ی چشمان تو است،

لیکن نمی فهمم چرا،

هم چنان غمگین است

تو اگر شعر بخواهی اینجا، من تو را رد کردم

در بن قلب سکوت و برهوت

تو چه می خواهی ز من؟ یک شعر ناب؟!

حال خوش احوال من! زودتر بگذر ز من، برو از اینجا برو

او ز من، شرمسار و غرق اندوهی فزون خواهد شد

او کمی آرام اما پر تحکم گوید:

آه ای زیبای حزن آلودم چرا؟

قلب پرباور من، اندر آن لحظه پر از پوچی است

سر به زیر و محنت آلود و خجالت اندود

پر ز حسی شکوه گر از خود بگویم ای مه زیبای من!

من کلامم کوتاه

من نگاهم غم بار

ای مه زیبای من! حتی ز تو بخشش نخواهم ای یار

تو فقط بار دگر با لب زیبای پر از احساست

اندکی با خواهش، اندکی با شادی

اندکی گاه اندکی تنها بخند

خنده ی زیبای تو

آن همان لحظه ی پیوستن یک شاخه به روی ملکوت

آن همان زمزمه ی پر ز شکوه و ابدیت

آن همان خیزش آرام طلوعی در من.

من تو را می خواهم

من تو را ای مه زیبای دلم

من تو را ای مه زیبای دلم در تپش سبز نسیم

من تو را کنج اتاقی ساکت

من تو را دور ز هر شاخه پر از بشکستن

من تو را می خواهم

من تو را ای مه زیبای دلم

من تو را می خواهم...

سروده شده در تاریخ 25/دی/1396 توسط پریزاد


موضوعات مرتبط: شعرهای طوفان
برچسب‌ها: پریزاد , شعر , شعر نو من نه سفیدم نه سیاه......
ما را در سایت من نه سفیدم نه سیاه... دنبال می کنید

برچسب : «بغض,مخملین», نویسنده : oggy7 بازدید : 135 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 3:22