با دیدنت
لیز می خورد در حوضچه ی آبی اش
لغزلغزان می تپد
قلب واژگون من
صدایت را که می شنوم
دستانم داغ داغ می شوند
با احساس حضورت جاودانه ات
زیبای من!
به من بازگرد
جانم را
سبز کن
لبخند - ت
پرواز می دهد
افکار زنجیرشده ی من را
مرا آزاد کن...
من نه سفیدم نه سیاه......
برچسب : نویسنده : oggy7 بازدید : 134